نقد ذکر ایام هفته



حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو هَاشِمٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلامُ فَقَالَ إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ أَمَرَ بِهَدْمِ الْمَنَائِرِ وَ الْمَقَاصِيرِ الَّتِي فِي الْمَسَاجِدِ فَقُلْتُ فِي نَفْسِي لِأَيِّ مَعْنًى هَذَا قَالَ فَأَقْبَلَ عَلَيَّ وَ قَالَ مَعْنَى هَذَا أَنَّهَا مُحْدَثَةٌ مُبْتَدَعَةٌ لَمْ يَبْنِهَا نَبِيٌّ وَ لَا حُجَّةٌ. 

 

ابو هاشم گويد: من در محضر حضرت امام حسن عسکری (عليه السلام) بودم، حضرت فرمودند: هر گاه قائم خروج کند به خراب نمودن مناره ها و قصرهايی که در مساجد ساخته شده است امر ميفرمايد. من با خودم گفتم: علت اين مسئله چيست؟ حضرت رو به من کرده و فرمودند: خراب کردن آنها برای این است که احداثشان بدعت است، چون نه پيامبری آنها را ساخته است و نه هيچ يک از حجت های الهی. 

 

إعلام الورى بأعلام الهدى (ط - الحديثة) ؛ ج٢ ؛ ص ١۴٢

الغيبة (للطوسي) / كتاب الغيبة للحجة ؛ النص ؛ ص ٢٠۶

بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ۵٠، ص ٢۵٠


نقد ذکر ایام هفته

^ ذکر ایام هفته در منابع روایی شیعه و سنی هیچگونه سندی ندارد. 

^ تمامی مطالب سایت ها که مدعی سند برای این اذکار شده اند بررسی شده و بطلان آن ثابت گردیده است.

[ این اذکار جعلی می باشد و ادعای سند برای آن کاملاً باطل است و چه در مفاتیح الجنان چه در کتب ادعیه قدیمی چنین اذکاری با این ترتیبات وجود ندارد و ادعای کذبی بیش نیست. ] 

 

چگونگی پیدایش ذکر ایام هفته:

دستورالعملی در قالب ذکر ایام هفته - در سال ١٣۷۱ {هجری شمسی} - بر سر زبانها افتاد که بدون ارائه سند و مدرک روایی ابتدا این اذکار به شکل کاغذهای پِرِسی و نیم جیبی به چاپ رسیده و در بین عوام الناس دست به دست گردید و متاسفانه در صدا و سیما پخش شده و در مسجد جمکران نیز بدلیل بی دقتی و عدم توجه متولیان این امر به عنوان ذکری مجرب و صحیح السند در تابلوهای روان نمایان گردید، درحالیکه هیچ سندی برای آن وجود ندارد!!

 

 اما براستی این اذکار از کجا آمدند؟

این اذکار توسط قطب و مرشد فرقۀ ضالّۀ صوفیه تابندۀ گنابادی ایجاد گردید و توسط پیروان این فرقه تحت پوشش اذکاری در مذهب تشیع منتشر شد و پس از آن بدلیل عدم آگاهی مسئولین و همچنین بی دقتی برخی علماء حوزه علمیه نسبت به بطلان این موضوع همچنان این اذکار مورد استفاده قرار می گیرد!!!

 

 آیا استفاده از این اذکار و بردن اسماء الهی اشکالی دارد؟

أن ابلیس (لعنة الله علیه) تمثل لعیسی بن مریم (صلوات الله علیه) فقال له قل لا اله الا الله، فقال کلمة حق و لا أقولها بقولک.

ابلیس ملعون روزی در مقابل حضرت عیسی (صلوات الله علیه) ظاهر گردید، پس به او گفت (ای عیسی) بگو: لا اله الا الله، پس (حضرت عیسی) فرمود: لا اله الا الله کلمه ی حق است ولی آن را بخاطر کلام تو (و به سفارش و توصیه ات) به زبان نمی آورم.

محجة البیضا (مرحوم فیض کاشانی), ج ۵, ص ۵۴

 

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به شخصی که در خصوص معنای سنت و بدعت سوال نموده بود چنین پاسخ فرموده اند :

سنت آن چیزی است که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) به آن عمل و سفارش می فرمود و بدعت آن چیزی است که بعد از ایشان (پیامبر اکرم) ایجاد گردید .

بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏٢، ص: ٢۶۶

پس طبق روایت فوق ذکر ایام هفته که در زمان پیامبر و جانشینان ایشان یعنی ائمه اطهار وجود نداشته و در این عصر جدید به دست یک صوفی ملعون ایجاد گردیده بدعت شمرده می شود و عمل به آن در حقیقت پیروی از بزرگان فرقه ضاله صوفیه بوده و عبادت طاغوت محسوب می شود.

 

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مردم را به دو دسته تقسیم نموده و می فرمایند:

«إنّما الناس رجلان: متّبع شرعة ومبتدع بدعة»

«افراد دو گونه ‏اند: يا پيرو شريعت هستند، و يا بدعت‏گزار در دين.»

نهج البلاغه، قسمتی از خطبه ١٧۶


نقد ذکر ایام هفته

حدیث امام هادی علیه السلام درباره صوفيه

▪️شيخ مفيد به سند صحيح از امام علي النقي (عليه السلام) روايت کرده است که محمد بن حسين بن ابي الخطاب مي گويد : درخدمت امام علي النقي (عليه السلام) در مسجدالنبي بودم که در آن حال جمعي از اصحاب آن حضرت شرفياب حضور شدند و در ميان ايشان ابو هاشم جعفري نيز بود که او مردي بسيار بليغ و باکمال بود و در نزد آن حضرت مقام و منزلت عظيمي داشت و چون اصحاب درکنارش قرار گرفتند ، به ناگاه جمعي از صوفيه داخل مسجد شدند و حلقه زدند و مشغول ذکر گرديدند. حضرت فرموند: « لا تلتفتوا إلي هؤلاء الخّداعين فإنّهم خلفاء الشياطين و مخربوا قواعد الدين يتزهّدون لراحة الاجسام و يتهجدون لتصييد الانعام يتجوّعون عُمُراً حتي .»

« به اين حيله گران اعتنا نکنيد زيرا جانشينان شياطين و خراب کننده قواعد و ستون های دين مي باشند . زهد ايشان براي راحتي بدن هايشان و تهجّد و شب زنده داريشان براي صيد کردن عوام است . عمري را در گرسنگي به سر برند تا عوام و نادانان را مانند چهارپا پالان کنند و زين بر پشت آنان گذارند.»

حضرت در ادامه فرمودند : « لايهللون إلاّ لغرور الناس و لا يقلّلون الغذاء إلاّ لملأ العساس و اختلاف الدفناس يتکلمون الناس بإملائهم في الحبّ و يطرحونهم بإذلالهم في الجبّ أورادهم الرقص و التصديقة و أذکارهم التّرنّم و التغنية فلا يتبعهم إلاّ السفهاء و لا يعتقدهم إلاّ الحمقاء فمن ذهب إلي زيارة أحد منهم حيّاً أو ميّتاً فکأنّما ذهب إلي زيارة الشيطان و عبدة الأوثان و من أعان أحدا منهم فکأنما أعان يزيد و معاوية و اباسفيان »

« ذکر نمي گويند مگر براي فريب مردم و خوراک خود را کم نمي کنند مگر براي پر کردن قدح و ربودن دل احمقان، با مردم دم از دوستي خدا مي زنند تا ايشان را به چاه اندازند ، ورد های ايشان رقص و کف زدن و غناء و آوازخواني است و کسي به سوي آنها ميل نکند و تابع ايشان نگردد، مگر آن که از جمله سفيهان و احمقان باشد. هرکس به زيارت يکي از آنان در حال حيات و يا بعد از مرگ برود ، مانند آن است که به زيارت شيطان و بت پرستان رفته باشد و هر کس ياري ايشان کند ، گويا يزيد و معاويه و ابوسفيان را ياري کرده است »

در همان موقع يکي از اصحاب آن حضرت عرض کرد :

« و إن کان معترفا بحقوقکم؟ » 

« اگر چه آن کس به حقوق شما اقرار داشته باشد؟ »

حضرت نگاه تندي به او نموده و فرمودند : « دَع ذا عنک مَن اعترف بحقوقنا لم يذهب في عقوقنا أما تدري انهم أخس طوائف الصوفية و الصوفية کلهم من مخالفينا و طريقتهم مغايره لطريقتنا و إن هم إلاّ نصاري و مجوس هذه الامّة اولئک الذين يجهدون في أطفاء النور الله والله يتمّ نوره و لو کره الکافرون »

« اين سخن را ترک کن! مگر نمي داني هر کس حق ما را بشناسد مخالفت امر ما نمي کند؟ آيا نمي داني ايشان پست ترين طوائف صوفيه مي باشند و تمام صوفيان مخالف ما هستند و طريقه آنها باطل و بر خلاف طريقت ما است و اين گروه ، نصارا و مجوس امّت هستند و آنان سعي در خاموش کردن نور خدا (محو نمودن اسلام) مي کنند و خداوند نور خود را تمام مي کند ، هرچند کافران خوش ندارند »

(سفينه البحار/ج2/ص58 چاپ انتشارات تهران و ج5 ص199 چاپ اسوه قم) و (طرائق الحقائق ج1 ص211) و (حديقة الشيعه ص602) و (منهاج البراعه ج6 ص304 چاپ قديم و ج14 ص16 چاپ اسلاميه تهران) و (اثني عشريه ص28) و (البدعة و التحرف ص115) و (کشکول علامه بحراني ج3 ص228) و (تنبيه الغافلين ص17) و (انوار النعمانيه ج2 ص294) و (مصابيح الدجي ص242) و (خيراتيه ج1 ص32) و (تصوف و تشيع ص548) 


نقد ذکر ایام هفته

نتيجه بدعت

 

پيامبر اکرم (صلی الله عليه و آله) فرمودند:

 

كُلُّ بِدعَةٍ ضَلاَلَةٌ وَ كُلُّ ضَلاَلَةٍ فِي اَلنَّارِ .

 

هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی در دوزخ است.

 


آخرین جستجو ها

حفاظت از مو مجله ها ساعت مچي دخترانه زنانه شیک جدید ارزان مدل 2019 مطالب جدید اینجا همه چی هست مدیریت کسب و کار در سه گام امید صنعت هر روز بیا jaydenlhn8dsu love بهترین سایت